روز پنج شنبه در پارک ملت مشهد مشغول پیاده روی بودم ، موبایلم زنگ خورد ، پدرم از زاهدان خبر انفجار بمب اول را در مسجد جامع داد ، یک لحظه تمام وجودم لرزید ، شوکه شدم و موبایل از دستم افتاد و شکست !
امیدوار بودم امنیت به استان برگردد ، به چند تن از دوستانی که احتمال میدادم در مسجد باشند تماس گرفتم ، به جز یکنفر بقیه جواب نمیدادند ، گریه می کرد و اسم چند نفر از شهدا را نام برد ، حال مساعدی نداشتم ، روی صندلی نشستم و با تلفن یکی از دوستانم به دفاتر مراجع مرتبط اطلاع دادم و به منزل برگشتم...
تماس ها تا ساعت دو شب ادامه داشت ، مشغول تنظیم اخبار در سایت بودم ، با دوستان تماس می گرفتم ، شب سختی گذشت ، ای کاش زاهدان بودم...
دوستان زیادی مجروح و زخمی شدند ، اما نتیجه های زیادی گرفتم ، اینکه در نبود مسئولین استانی ممکن است اتفاقات زیادی بیفته...
1 _ در سفر بودن امام جمعه زاهدان و ادامه سفر تا چند روز بعد از انفجار و تشییع جنازه شهدا
2_ نداشتن فرماندار و بی مسئولیت سرپرست ایلامی
3_عدم حضور استاندار در استان
4_تغییرات عمده در پست های امنیتی و انتظامی در هفته های اخیر...
و نکته مهم در تماسی تلفنی که با حضرت آیت الله گرامی داشتم ایشان بسیار متاثر بودند و پیام تسلیت مفصلی صادر کردند ، حضرت آیت الله سید محمد علی شیرازی هم در گفتگوی حضوری که با ایشان داشتم بسیار از این فاجعه تروریستی ناراحت بودند و نامه ای به امام جمعه زاهدان نوشتند...
نا گفته نماند آیت الله العظمی مکارم شیرازی هم پیام بسیار ضعیفی صادر کردند...
نویسنده: علیرضا فراهانی(
جمعه 89/5/1 :: ساعت 8:7 عصر)